دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

۳۰
خرداد
گفت آن دارو که ایشان کرده اند            خود عمارت نیست ویران کرده انداین تغییرات به سود و صلاح اسلام، ایران، منافع ملی و مردم خواهد بود؟یکی از مشخصات دین دولتی این است که به جز فقه سنتی سایر شاخه ها و رشته‌ها را کنار می زند و به عبارتی تکثر گرایی و یا پلورالیسم معرفتی را انکار می‌کند!      دکتر علی اکبر امینی استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی با انتشار نامه‌ای خطاب به رییس جمهوری، از دغدغه خود در خصوص تغییر سرفصل‌های این رشته تحصیلی  در دانشگاه‌ها گفته است. متن این نامه که در اختیار خبرگزاری برنا قرار گرفته به شرح زیر است:به نقل از خبرگزاری برنا:http://www.bornanews.ir/Pages/News-195676.aspx"سیاست زدگی علوم سیاسی" الهی! به بهشت و حور چه نازم، مرا دیده‌ای ده که از هر نظر بهشتی سازم "خواجه عبدالله انصاری" خطیب ارجمند و دولتمرد مدبر جناب آقای دکتر روحانی ریاست جمهور محبوب: گفت آن دارو که ایشان کرده اند/ خود عمارت نیست ویران کرده اند     به عنوان یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی که چند سالی به تناسب پستم در مدیریت گروه علوم سیاسی واحد تهران مرکز با سر فصل درسها از نزدیک سرو کار داشتم، کم وبیش می توانم مدعی شوم که از دور دستی به آتش داشته ام و به همین مناسبت به خودم اجازه می دهم که در مورد سر فصل های نوینی که مقرر است از سال تحصیلی آینده در پاره‌ای مقاطع تدریس شوند، (بث الشکوایی) تقدیم کنم.     در این نکته کمتر تردیدی هست که با گذر زمان و به اقتضای تحولات گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی چه بسا ارزشهای نوینی ایجاد می‌شود و نیازهای جدیدی پدید می‌آید و طبیعی است که برنامه‌های علمی و آموزشی نیز به تناسب آنها و برای پاسخگویی به این راز و نیازهای نوین باید تغییراتی داشته باشد. پاره‌ای از درسها باید حذف شوند وپاره ای درسهای نوین اضافه شوند. به عنوان مثال کمتر از نیم سده پیش که فضای ملتهب مارکسیستی فضای جهان را اشغال کرده بود و بسیاری از روشنفکران به کمند جاذبه آن ایدئولوژی به گمان من پوک و پوچ گرفتار شده بودند، سر فصلهایی مانند امپریالیزم و موضوعاتی مثل"وابستگی"و" پیرامون مرکز" وارد سر فصلهای علوم سیاسی شده بود و نظریات چپ گرایانی مثل پل باران و گوندر فرانک و نویسندگان "اکلا"با شور و هیجان تدریس می شد و تقریبا شبیه همان داستان معروف "لباس پادشاه" کسی هم قدرت انتقاد نداشت !!     اما امروز که دیگر" آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت"و طشت چپ گرایی از بام افتاد و حنای آن رنگ باخت، دیگر آن سر فصلها نیز نه جذابیتی دارد و نه لزومی! البته دانستن نکات محوری هر مکتب و هراندیشه ای چه کهنه، چه نو، خالی از فایده نیست.     به هر روی، دگرگونی پیوسته و متناسب و پوست اندازی به هنگام سرفصلها امری اجتناب ناپذیر و ضروراست لیکن با مطالعه دقیق، همه جانبه، کارشناسانه، حساب شده، صبورانه، با تامل و عالمانه! متناسب با نیازهای دین و دولت و به نیت هر چه گشن تر کردن درخت همایون تمدن ایران و اسلام و معرفی این گنجینه به همراه اوتاد و ابدال و اساطین و اربابان معرفت این تمدن از انبیا و اولیا گرفته تا متفکرانش!     بدیهی است که این خواست با سیاست انزوای علمی و تنگ کردن دریچه چشم و بستن ذهن بر روی نسیم‌های برخاسته از سرزمین‌های دیگر و نیز با تعقیب تز عقب نشینی به درون که نتیجه اش چیزی جز" روستازدگی فکری"و خود باختگی و انفعال و انحطاط نخواهد بود، فراهم نمی گردد! بنا بر مشاهدات اولیه‌ای که از سرفصل های نوین در رشته علوم سیاسی داریم، فرضیه دست اندرکاران و طراحان سر فصلها این بوده است که محتوای دروس هر چه بیشتر اسلامی و بومی شوند.     در نگاه نخست این فرضیه ای موجه و پسندیده است لیکن پرسش این است که آیا تغییر عناوین خود به خود به تغییر محتوا می انجامد؟آیا این تغییر همه جانبه با استقبال استادان رو به رو می‌شود؟ آیا نیروی انسانی موجود توان برآورده کردن این هدف را دارد؟ آیا هدف و رسالت اصلی علوم سیاسی به عنوان یک رشته تخصصی بسیار ریشه دار و در عین حال فوق مدرن و چند ساحتی و چند منظوره، درسایه این فرضیه به ظاهر پسندیده امکان پذیر است؟ آیا سرفصلهای نوین علوم سیاسی خود به جای آنکه از معیارهای علمی پیروی کند، به نوعی دچار سیاست زدگی نشده است؟ سرانجام اینکه آیا این تغییرات به سود و صلاح اسلام، ایران، منافع ملی ومردم خواهد بود؟ آیا پیروزی در آوردگاه علمی و رقابت با دیگران با فاصله گرفتن از آنان و بستن درها به رویشان امکان پذیر است؟ آیا بهترین سیاست در این جا فرو رفتن در لاک خویشتن است؟    برای پاسخ به این پرسشها بهتراست پیشینه آموزش سیاسی را در طول تاریخ ایران به اختصار بررسی کنیم، زیرا مساله آموزش دانش سیاست در طول تاریخ مسلمانان پیشینه ای دیرینه دارد و بحثی مربوط به امروز و دیروز نیست و پیش از ما بسیاری ازبزرگان مجادله بسیار کرده اند! شاید بتوان گفت نخستین چهره ای که در ایران پس از اسلام به صورتی دانسته و شایسته و بایسته در این راه زحمت ها کشید و مرارتها تحمل کرد و سرانجام جان شیرین را نیز احتمالا بر سر این سودا نهاد، ابن مقفع بود که در میانه سده دوم می زیست و زبان دانی علیم و مترجمی پرمایه و فهیم به شمار می رفت.     به نظر می رسد او برای آموزش سیاسی اعراب مسلمان، نهضت ترجمه را برپا داشت، به این هدف که دو تمدن آریایی و سامی را به هم پیوند بزند و به راستی که در این کار کامیاب شد. و کتاب ارزشمند کلیله و دمنه امروزین که یکی از برجسته ترین متون سیاسی کلاسیک در ایران و اسلام به شمار می رود، محصول آن درایت و کفایت است. افسوس که در کلاسهای درس سیاست و جامعه شناسی از آن غفلت می‌شود و چنانچه باید و شاید به آن توجه نمی شود!     در همان روزگار، مبرزترین چهره دینی و علمی اسلام و خورشید جهان تشیع، ششمین پیشوای ما امام جعفر صادق( ع ) شیوه ی مبارزاتی ویژه ای در پیش گرفت که در آن وزنه بر مبارزه فرهنگی بود، حوزه بحث ورزی را بسیار گسترش داد و بنا به تایید و تصدیق بسیاری از اندیشمندان، شیوه ای جامع نگر و چند ساحتی را پیشه کرد و از"اتمیسم"و جزیی نگری علمی فاصله گرفت.   در زمان ایشان شاخه های معرفتی مختلف بال و پری باز کرد. از آن جمله اندیشه های عرفانی و گنوسی بود که ریشه در شرق باستان داشت. بینش باز و همه جانبه و گسترده و عمیق و دانش و منش آن امام همام بسیاری از مومنان حتی غیر شیعیان را به مکتب پر بار او می کشانید که امام ابو حنیفه (متوفی170)اصالتا ایرانی و یکی از امامان چهار گانه اهل سنت، یکی از شاخصترین‌ها است.    نیم سده بعد، مامون خلیفه عباسی بنا به تحولات سیاسیی زمان، نهضت ترجمه را تقویت و به تعبیری بنیان نهاد. با رویکرد عقلانی و با هدف آمیزش فلسفه یونانی با معارف اسلامی. البته او همانگونه که در سیاست شخصیتی متلون و پر فریب و ماکیاولی صفت داشت در سیاست فرهنگی و علمی هم نیات مثبت و منفی را در هم می آمیخت. او در این زمینه هم سیاستی روشن و شفاف نداشت و به هر حال یکی از اهدافش مبارزه با شیعی گری و اندیشه های شیعی بود! بر روی هم، دوران او به عصر تدوین معروف شد و مخالفان و موافقانی به همراه داشت.     مخالفان سیاسی فرهنگی مامون عقیده داشتند که علم و فلسفه یونانی یا(دخیله، پاکی و خلوص علوم اسلامی را تهدید می کنند اما در هر حال عصر تدوین خواسته یا نخواسته در جهان تسنن تحولاتی را به ارمغان آورد! گفته می شود که دو سده بعد بود که جهان اسلام به یک تعبیر رنسانس اسلامی را تجربه کرد. جزئیات این مساله را شرق شناس سوئیسی آدام متز در مجموعه ای گرانمایه گرد آ ورده است.     اما به نظر می‌رسد عصر طلایی آموزش سیاسی در اسلام دوران سیاستمدار بزرگ ایران خواجه نظام الملک طوسی است که با فرض دانش نیکو اعتقاد در صدر تقویت بنیان های مشرو عیت سلاطین سلجوقی برآمد و در این هدف عالمان دین اهل مدرسه و خانقاه یا عالم و عارف را با خود همراه و همرای کرد. او به درستی خاطرات ناشی از رادیکالیسم شیعه و سنی را شناسایی کرد و برای پیش گیری از فتنه یا به تعبیر محمود محمد طاها اسلام شناس معاصر سودانی "طیفیه" یا فرقه گرایی که در طول تاریخ مهمترین عامل ضربه زننده به اسلام و مسلمانان بوده است، راه اعتدال را در پیش گرفت.      نظام الملک و بعدها غزالی در آموزش های خویش"راهی میانه" در میان افراط و تفریط جزم اندیشان شیعی و حنبلی پیش گرفتند. نظام‌الملک سیاست دینی مبتنی بر بردباری و تساهل را پایه ریزی کرد ونظامیه ها با این بینش شکل گرفتند و تقویت شدند. در واقع به نظر می رسد اوج شکوفایی آموزش سیاسی اسلامی و رنسانس حقیقی مسلمانان سده پنجم هجری بوده باشد نه چهارم. لازم است در اینجا از محمدین ثلاثه یا سه محمد که تدوین گر فقه سیاسی شیعه هستند،یاد کنیم: محمدبن یعقوب کلینی(متوفی329)محمدبن علی(شیخ صدوق)(متوفی381)و محمدبن حسن طوسی(460). اینان بنیانگذار نوعی دانش و بینش در جهان شیعی شدند که از جانب شیخ مفید، شیخ مرتضی، سید رضی، خواجه نصیرالدین طوسی، یوسف بن مطهرحلی، شیخ بهایی و دیگران تعقیب شد تا می رسیم به مجتهد وارسته شیخ هادی نجم‌آبادی و شیخ انصاری و آخوند خراسانی و سید حسین بروجردی و رهبر فقید انقلاب اسلامی! هر چه در فقه سیاسی و در سیاست عملی داریم، یادگار ایشان است. اینان طلایه داران انقلاب اسلامی بودند. چاووشان عقل گرا وعلم گرا و بینش مندانی که هرگز خود را منحصر و محدود به یک قالب تنگ نکردند وهمواره در زمان و با جهان و جهانیان زیستند و از رویارویی با رقیب و حریف هراس نداشتند...باری برگردیم به سر فصل های نوین و آسیب هایی که از جانب این سر فصل ها در کمین دانش و بینش ماست.     نخست آنکه به نظر می رسد، این سر فصلها به وسیله کارشناسانی تهیه و تدوین شده است که سخت سر سپرده و دلباخته"دین دولتی"هستند و همان طور که رئیس جمهور محترم و خطیب توانمند با بیانی شیوا این مضمون را مطرح کردند، به همان اندازه که دولت دینی پسندیده است، دین دولتی ممکن است زیانمند و ناپسند باشد.     یکی از مشخصات دین دولتی این است که به جز فقه سنتی سایر شاخه ها و رشته‌ها را کنار می زند و به عبارتی تکثر گرایی و یا پلورالیسم معرفتی را انکار می کند! می دانیم که اخباریگری بر روی هم چنین روشی داشت و در روززگار ما بعضی از جریانات دینی از جمله "مکتب تفکیک"همین روش را می پیماید. به عبارت دیگر می توان گفت مک ب تفکیک که عرفان و کلام و فلسفه و...را مردود می داند، نوعی اخباریگری نوین است! ضمن ارج نهادن به فقه سنتی و به رسمیت شناختن پاره ای از خدمات خالصانه آن به معارف دینی و تایید گفتار پاره‌ای از اسلام شناسان از جمله مارسل بوازار، اسلام شناس فرانسوی، همیلتون گیپ یا دومنیک سوردل و یا عابدالجابری، مبنی بر اینکه اساسا شناخت تمدن اسلامی در گروه شناخت فقه است یا به عبارت دیگر تمدن اسلامی تمدن فقه است( در مقابل تمدن یونانی که تمدن علم است.) لیکن این بدان معنی نیست که تک محور عمل کنیم و فقط به این شاخه بپردازیم و بقیه را بزنیم.    استاد شهید مرتضی مطهری از جمله کسانی بود که هرگز نگرانی خویش را از بابت سیطره فقه بر سایر شاخه ها و شقوق پنهان نمی کرد. بزرگانی چون ابن عربی و امام محمد غزالی نیز پیشتر خطرات "اتمیسم"معرفتی را یادآوری کرده بودند و هشدار داده بودند که مبادا مطالعات مربوط به زبان شناسی و فیلولوژی و نحو و تاریخ و کلام و عرفان و فلسفه را رها کنیم و تنها به فقه بسنده کنیم.     نیک می دانیم که برای نخستین بار در ایران پدر علم سیاست یعنی استاد حمید عنایت که دانش پهناورش ستودنی است، در زمانیکه مدیریت علوم سیاسی دانشگاه تهران را در آستانه سالهای 50 بر عهده داشت، اندیشه های سیاسی اسلام و افکار اندیشمندان مسلمان را وارد سر فصلهای علوم سیاسی کرد. خدایش بیامرزد. هم ایشان در مقدمه ای که بر کتابی نوشته است ،چنین می آورد:     "هر دینی در تمامیت نظری و تاریخی خود از سه عنصر فراهم می آید: نخست اندیشه هایی در چیستی خدا و آفرینش انسان در کیهان و زندگی پس از مرگ و قیامت. دوم آموزش‌هایش در تعیین رفتار انسان در برابر خدا و نیایش به درگاه او و نیز روابط خود انسانها با یکدیگر...و سوم آفریده‌های نیروی اندیشه و ذوق سرآمدان جامعه پیروانش در خلال روزگاران، عنصر نخست معاد شناسی دومی شریعت و سومی فرهنگ نام دارد .آنچه دین اسلام را در میان دینهای بزرگ جهان ممتاز می کند تعادلی است که میان این عناصر برقرار است...این اعتدال در هر یک از ارکان بینش و آموزش اسلامی آشکار است...انحطاط مسلمانان در زمان ما{یک دهه پیش از انقلاب اسلامی}در کمتر پدیده ای چون برهم خوردگی مناسب میان این سه حوزه معارف اسلامی نمایان است."     اسلام شناس شهیر مراکشی محمد عابدالجابری علوم و معارف در فرهنگ به گفته او عربی- اسلامی به سه دسته تقسیم می‌شوند: 1-علوم بیان شامل نحو و فقه وکلام و بلاغت که همگی بر مبنای قیاس غایب بر شاهد تکیه دارد. 2-علوم عرفان شامل تصوف، اندیشه شیعی، فلسفه اسماعیلی تفسیر باطنی قرآن،فلسفه اشراقی، کیمیاگری، جادوگری است که بر کشف و شهود و وصال و جاذبه به مثابه روش تکیه می کند. 3-و سرانجام علوم برهان است که شامل منطق و ریاضیات و طبیعات و الهیات و حتی متافیزیک است و بر ملاحظات تجربی واستنتاج عقل به مثابه روش بنا شده است.     البته ایشان در ادامه به پاره ای تفاوت ها در رویکرد و یا متدولوژی تمدن غربی و اسلامی می پردازد اما جان کلامش این است که مجموعه دانش و علم ما فراهم آمده از شاخه ها و زیر شاخه های گوناگون است و فرو کاستن آن به یک زیر شاخه، چیزی جز تیشه به ریشه علوم اسلامی زدن نیست.    آنچه را که جریان اخباری گری نوین دنبال می کند، صرفا پیراستن دین از فلسفه غربی و یا هرمس گرایی نیست بلکه گاهی به دلیل و یا به بهانه ی" بومی سازی"دانش و معرفت به طرزی طنزآلود و تراژیک به شیوه ای متناقض نما و پارادوکسیکال با بسیاری از ارباب معرفت اسلامی و ایرانی از فردوسی و ناصرخسرو و غزالی و ابن سینا گرفته تا مولانا وشیخ اشراق و ملاصدرا و...مخا لفت می کند و چنان متعصبانه و انحصار‌طلبانه دیگران را می زند تا آنجا که دیگر "کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند".    این اخباریون مدرن تنها در عرصه نظریه پردازی ظهور پیدا نمی کنند، در همه جا هستند و به همه جا سرک می کشند. آنان با دفن جنازه ریچاردن فرای در اصفهان مخالف بودند و با حضور کلی جیمز کلاک در مشهد مخالفت کردند.    اینان همان اقلیتی هستند که به تعبیر ریاست جمهور با تدبیر، برای اکثریت تعیین تکلیف می کنند و برای همه در همه جا و در همه عرصه ها ورود پیدا می کنند از فرهنگ و اقتصاد گرفته تا علوم سیاسی! ببینید اینان در سالهای پس از انقلاب چند بار کتابهای آموزش ابتدایی و متوسطه را عوض کردند و هربار هزینه پشت هزینه. این بار این گروه به سراغ دانشگاه آمده اند تا به گمان خویش طرحی نو در اندازند.     بد نیست بدانیم که 115 سال پیش که مدرسه علوم سیاسی به همت مشیرالدوله در ایران دایر شد، پس از مدتی در مورد سرفصلهای دروس مدرسه جنجالی بر پا گردید. عده ای خواهان تغییر درسها و به تعبیر امروز سرفصل ها شدند؛ زیرا آن مدرسه بر موضوعاتی مانند تاریخ و دیپلماسی و روابط بین الملل تکیه می کرد در حالیکه مخالفان این موضوعات را غیر دینی می دانستند لیکن پاسخ مدیران مدرسه این بود که هدف اصلی ما پرورش دیپلمات و سیاستمدار است تا بتواند قدرت چانه زنی ایران را در محافل بین المللی بالا ببرد و از منافع ملی ایران حمایت کند.   تردیدی نیست که ما می خواهیم کارشناسانی مؤمن و متعهد و خبیر و بصیر تربیت کنیم ولی نه با بازی کردن با نامهای مقدس! محمدارکون(؟) در جایی اعلام داشت که رمضان البوتی(فقیه سوری)خیال می کند که آوردن نام خدا، انسان را خداشناس می کند، این لازم است اما کافی نیست! گمان می کنم مقصود و منظور مرا 9 سده پیش سنایی غزنوی به نغز ترین شیوه بیان کرده است: به هرچ از راه دور افتی چه کفر آن حرف و چه ایمان             به هرچ از دوست وامانی چه زشت آن نقش و چه زیبا سخن کز بهر دین گویی چه عبرانی چه سریانی           مکان کز بهر حق جویی چه جابلقا چه جابلسا زبان مختصر عقلان ببند اندر جهان بر من               که تا چون خود نخوانندم حریص و مفسد و رعنا به هرچ از اولیا گویند"رزقنی"و"وفقنی"/ به هرچ از انبیا گویند آمنا و صدقنا علی اکبر امینی
  • مجتبی مقصودی
۳۰
خرداد
دیدگاه های دکتر احمد نقیب زاده و دکتر منوچهر محمدی در باره اصلاح عناوین و سرفصل های رشته علوم سیاسیبه نقل از وب سایت فراروhttp://fararu.com/fa/news/194822/آموزش-علوم‌سیاسی-متحول-می‌شود    فرارو- بعد از آنکه یکصد و شصت استاد رشته‌ی علوم سیاسی در نامه ای به رییس جمهور، درخواست کردند که به دلیل مشکلات و نواقص موجود در بازبینی و اصلاح عناوین و سرفصل های رشته‌ی علوم سیاسی، دستور ویژه ای برای توقف یک ساله برای برطرف کردن این مشکلات صادر کند، دیروز خبرگزاری تسنیم اقدام به انتشار سرفصل ها و 91 کتاب جدید رشته علوم سیاسی در دوره کارشناسی کرد. این در حالی است که شنیده می‌شود دستور توقف تحول در رشته علوم سیاسی توسط وزارت علوم صادر شده است.      به گزارش فرارو، قرآن و سیاست، سیره سیاسی پیامبراعظم (ص)، سیره سیاسی ائمه معصومین (ع)، اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای، دفاع مقدس، مسائل بین‌الملل جهان اسلام، ولایت ‌فقیه و نظریه مردم ‌سالاری دینی و ... برخی از کتب جدیدی هستند که در رشته علوم سیاسی تالیف و تدوین شدند.    به گفته دکتر منوچهر محمدی رئیس کارگروه علوم‌سیاسی شورای تحول و ارتقای علوم‌انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی، سرفصل های جدید به دانشگاه‌ها ابلاغ شده و قرار است از اول مهر ماه امسال برای دانشجویان جدید اعمال شود. محمدی خود کار تهیه و تدوین شش کتاب این رشته را بر عهده گرفته که از ابتدای مهر باید مورد تدریس قرار بگیرد.    چندی پیش 160 استاد علوم سیاسی به این تغییرات در سرفصل دروس این رشته به رییس جمهور اعتراض کردند، در نامه استادان علوم سیاسی به رئیس جمهور آمده: «آنچه به نام اصلاح عناوین و سرفصل های رشته علوم سیاسی تاکنون انجام شده بدون مشارکت و تایید اعضای هیات علمی گروه های علوم سیاسی و نهادهای مرجع و معتبر علمی حوزه علم و سیاست بوده و از آسیب ها، تنگناها، نواقص و خلاء های جدی برخوردار است.»گفته می شود پس از این اعتراض دستوری درباره توقف تحول در رشته علوم سیاسی صادر شده است. اما هنوز این مسئله به صورت رسمی تائید نشده است. شیوه ای که معرفی شده کاملا غلط است    در همین رابطه دکتر احمد نقیب زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با فرارو گفت: «کسانی که اقدام به چنین کاری کردند افرادی سیاسی بودند و به هیچ وجه صلاحیت چنین کاری را نه از بابت تخصص و نه از بابت تعهد نداشتند و خیلی عجولانه عمل کردند.»   این استاد دانشگاه ادامه داد: «من موادی در این لیست یافتم که عجیب بود و آدم شک می کند که این افراد به فکر لطمه زدن به نظام و کشور بودند یا به فکر خدمت کردن که چنین موضوعاتی را در مواد درسی گنجانده اند.»   وی افزود: «به نظر من در مسائل علمی به هیچ وجه دموکراسی مطرح نیست؛ بلکه دیکتاتوری علم سخن می گوید و فردی که تخصص دارد باید صحبت کند.»   نقیب زاده در پاسخ به این سوال که با توجه به ابلاغ این دروس به دانشگاهها، آیا جنابعالی از ابتدای مهرماه در واحدهای تدریسی خود این کتاب های را درس خواهید داد؟، گفت: «به هیچ وجه. شیوه ای که معرفی شده (تحمیل برخی کتب به اساتید جهت تدریس) کاملا غلط است و در واقع بیشتر موجب علم زدایی می شود تا علم پروری.»    وی ادامه داد: «اساسا علم کانالیزه شده هیچگاه بُردی نداشته و موفق نبوده است.»    وی افزود: «از سوی دیگر بنده بیشتر وقت ها اصلا کتاب تدریس نمی کنم؛ بلکه چکیده چند کتاب یا نظریه را در کلاس مطرح می کنم.»     نقیب زاده در پاسخ به این سوال که آیا در رابطه با نامه ارسالی برای آقای روحانی پاسخی از ایشان دریافت کردید؟، گفت: «خیر، من فقط شنیدم که دستور توقف تحول در علوم سیاسی از سوی وزارت علوم داده شده است.»
  • مجتبی مقصودی
۲۸
خرداد
به دلیل اعتراضات پیش آمده؛نظرات استادان درس علوم سیاسی در بازنگری لحاظ می شودبه نقل از خبرگزاری مهرhttp://mehrnews.com/detail/News/2313391      مدیر کل دفتر برنامه ریزی آموزشی وزارت علوم از بررسی نظرات و پیشنهادات استادان دروس علوم سیاسی در خصوص اعتراضاتی که به بازنگری برنامه های درسی این رشته صورت گرفته بود، خبر داد.    عبدالرحیم نوه ابراهیم با اشاره به انتقاداتی که از سوی برخی دانشجویان رشته علوم سیاسی در خصوص تغییر برنامه های درسی این رشته مطرح شده بود، توضیحاتی ارائه داد و گفت: بازنگری دروس علوم انسانی به علت حساسیتی که دارد سه سال پیش به شورای تحول علوم انسانی با ریاست حدادعادل واگذار شد و بازنگری دروس علوم سیاسی در مقطع کارشناسی هم در این لیست قرار داشت.    وی با اشاره به مراحل تصویب این برنامه های درسی و ابلاغ آن به دانشگاهها، خاطرنشان کرد: این برنامه ها در وزارت علوم و شورای برنامه ریزی تصویب می شود، سپس وزیر علوم امضا و آن را به دانشگاهها ابلاغ می کند.این مقام مسئول وزارت علوم درباره اعتراضات صورت گرفته در خصوص دروس علوم سیاسی مقطع کارشناسی اعلام کرد که نظرات استادان را دریافت می کنیم و سپس بررسیهای لازم صورت می گیرد.   مدیر کل دفتر برنامه ریزی آموزشی وزارت علوم در ادامه با اشاره به برگزاری همایشهایی در خصوص آشنایی استادان با برنامه های درسی، گفت: برای آشنایی استادان با برنامه های درسی، همایشهایی از سوی وزارت علوم برگزار می شود تا تغییرات صورت گرفته در این برنامه ها به اطلاع استادان برسد.
  • مجتبی مقصودی
۲۷
خرداد
تغییر را متوقف کنید!به نقل از پایگاه خبری انصاف نیوزhttp://ensafnews.com/index.aspx/n/6108      یکصد و شصت استاد رشته ی علوم سیاسی در نامه ای به رییس جمهور، درخواست کردند که به دلیل مشکلات و نواقص موجود در بازبینی و اصلاح عناوین و سرفصل های رشته ی علوم سیاسی، دستور ویژه ای برای توقف یک ساله برای برطرف کردن این مشکلات صادر کند.متن کامل نامه به همراه اسامی درخواست کنندگان:جناب آقای دکتر حسن روحانیرییس جمهور و رییس محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی     احتراما؛ سخنان جنابعالی در آیین تجلیل از اعضای نمونه ی هیات علمی دانشگاه های کشور باعث خشنودی اساتید و اصحاب دانش سیاست در کشور شد. این سخنان همسو با دیدگاهها و بیان مکنونات قلبی ما نیز بود. از این رو امیدواریم با عنایت ویژه و دستور جنابعالی مشکلات و نواقص موجود در بازبینی و اصلاح عناوین و سرفصل های رشته ی علوم سیاسی برطرف شود.    جنابعالی در این سخنرانی با اشاره به پیچیدگی های دنیای امروز، ضمن توجه به عقلانیت و اعتدال، بر دوری از افراط و تفریط و تحجر تاکید ورزیدید و مشارکت اساتید دانشگاهها را در کارآمدی، بومی، اسلامی و کاربردی سازی، تعمیق و افزایش ظرفیت های پرسشگری، پژوهشگری و پاسخگویی به مطالبات جامعه در همه علوم و از جمله علوم انسانی خواستار شدید.     ما اعضای هیأت علمی و مدرسان علوم سیاسی دانشگاههای کشور با تأکید بر ضرورت بازبینی و اصلاح عناوین و سرفصل های رشته ی علوم سیاسی مطابق اصول و بنیان های یاد شده، اعلام میداریم آنچه به نام اصلاح عناوین و سرفصل های رشته ی علوم سیاسی تاکنون انجام شده با کمترین مشارکت و تأیید اعضای هیأت علمی گروه های علوم سیاسی و نهادهای مرجع و معتبر علمی حوزه علم سیاست بوده و از آسیب ها، تنگناها، نواقص و خلاء های جدی برخوردار است؛ به نحوی که چشم انداز اجرای آن وارد کردن آسیب های جبران ناپذیر بر رشته ی علوم سیاسی خواهد بود.      لذا از جنابعالی به عنوان ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی تقاضا داریم ترتیبی اتخاذ فرمایید تا با توقف موقت یکساله ی اجرای آن، زمینه ی مشارکت گروههای علوم سیاسی دانشگاهها و مراجع معتبر علمی این حوزه در امر بازنگری عناوین و سرفصل های دروس رشته ی علوم سیاسی فراهم شود. اقدام عاجل موجب امتنان است. اسامی 160 استاد و مدرس علوم سیاسی از دانشگاه های مختلف کشوررونوشت:- جناب آقای دکتر فرجی دانا وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری جهت اطلاع و مساعدت- جناب دکتر جعفر میلی منفرد معاون محترم آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جهت اطلاع، مساعدت و در صورت موافقت حضور استادانی از دانشگاه های مختلف کشور برای تشریح ابعاد موضوع1- دکتر سید داود آقایی
  • مجتبی مقصودی
۱۸
خرداد
دکتر حسین سیف زاده در انجمن علوم سیاسی ایرانپنجمین نشست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت سخنران: آقای دکتر حسین سیف زاده  با عنوان  "زیستمان سیاسی و امکان شکوفندگی انسانی از طریق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" زمان: سه شنبه 20 خرداد ساعت 18 مکان: دفتر انجمن علوم سیاسی ایران
  • مجتبی مقصودی
۱۸
خرداد
ماموریت دشوار آقای مودیدکتر ماندانا تیشه یار، عضو شورای علمی ایراسایراس؛ دیگر وقت آن رسیده بود که حزب کنگره از سریر قدرت برای مدتی پایین بیاید. انگار از دهه ۱۹۷۰ تاکنون، رسم بر این شده که پس از هر دوره طولانی فرمانرانی قدیمی ترین حزب سیاسی هند، هر از چندی هم قدرت به دست احزاب دیگر بیافتد و دوباره باز آید. این بار اما حزب مخالف کنگره، پیروزی شگفت انگیزی به دست آورده است. سیاستمداران کهنه کار حزب کنگره، یکی یکی از روی صندلی های مجلس برخاسته اند و جای خود را به رهبران حزب مردم هند (باراتیا جاناتا پارتی / بی. جی. پی) داده اند. نتیجه، ۲۸۲ صندلی برای بی.جی. پی. و ۴۴ صندلی برای حزب کنگره بوده و بقیه احزاب هم هر یک کمتر از ۴۰ صندلی را از مجموع ۵۴۳ صندلی مجلس به دست آورده اند. اما این برای نارندرا مودی، نخست وزیر تازه روی کار آمده هند، اول کار است. حزب کنگره میراث چندان خوشایندی را برجای نگذاشته است. این حزب شکست خورد چون نتوانست در یک دهه گذشته رشد اقتصادی هند را به طور مستمر بالا نگه دارد. در سال های اخیر ارزش روپیه در برابر دلار نصف شد، سرمایه گذاری خارجی در هند به طور چشمگیری کاهش یافت و رشد اقتصادی از ۹ درصد در سال ۲۰۱۰ به کمتر از ۵ درصد در سال ۲۰۱۳ رسید. رائول گاندی و هم حزبی هایش در این انتخابات باختند چون نه تنها فساد اقتصادی گسترده در این کشور را مهار نکردند، بلکه امنیت اجتماعی را نیز نتوانستند برقرار نمایند؛ شاهد آن، اینهمه راهپیمایی که هر روز در گوشه و کنار هند برای اعتراض به ناامنی به راه می افتد. هند در سال های اخیر طرحی نو در سیاست خارجی خود درانداخته بود. گذار از گفتمان عدم تعهد به قدرت های بزرگ، به سوی راهبرد تعهد و هم پیمانی با قدرت های غربی، گره بر ابروهای بسیاری از هندیان ملی گرا و روشنفکران سوسیالیست انداخته بود. و همین شد که حتی سلمان خورشید، وزیر خارجه هند نیز جای خود در مجلس را از دست داد. حالا مودی باید دست به کار شود تا وعده هایی را که در همه این عرصه ها داده، عملی نماید. او باید اقتصادی را رونق بخشد که مانموهان سینگ، معمار اصلی اقتصاد نوین هند، نتوانست آن را در سال های پایانی زمامداری خود سروسامان دهد. نابرابری طبقاتی و جمعیت بی شمار هند، سبب شده تا بسیاری از مردم این کشور در فقر و نداری به سر برند. از این رو، شعار از بین بردن فقر "غریبی هاتائو" دهه هاست که به ترجیع بند وعده های انتخاباتی احزاب هند بدل شده است. با اینهمه، مودی خیالش جمع است که بسیاری از صاحبان صنایع، پشت سر او ایستاده اند و اگر بخواهد بین رشد اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت یکی را در اولویت بگذارد، می تواند اولی را برگزیند. مردم هم شاید همین توقع را از دولت داشته باشند؛ چرا که اگر غیر از این بود، حزب آدم عادی (عام آدمی پارتی) با آنهمه شعار و تبلیغات برای مبارزه با فساد اقتصادی، دست کم باید بیش از ۴ صندلی در مجلس به دست می آورد. مودی باید برای برپایی امنیت اجتماعی نیز چاره ای بیاندیشد. هند جامعه ای در حال گذار است؛ گذار از سنت به مدرنیته. و همچون دیگر جوامع در حال گذار، دچار بحران است. کنار گذاشتن سنت های فرهنگی و مذهبی در جامعه طبقاتی هند، می تواند در دل پیران خشم و در رفتار جوانان عصیان برانگیزد. اگر نباید به مقدسات باور داشت، اگر انسان ها به طبقات تعریف شده برپایه فرهنگ و آیین هندوییسم تعلق ندارند و اگر تقدیر ساخته دست انسان است، چرا باید به تبعیض طبقاتی به امید رهایی در زندگی ای دیگر گردن نهاد؟ سکولاریسم در هند، ویژگی ساختار سیاسی این کشور از دیرباز بوده است. اما در سال های اخیر تلاش شده تا رفته رفته بر ارکان زندگی اجتماعی جامعه دین باور هند نیز تاثیر بگذارد. حزب کنگره در انتخابات شکست سختی خورد، شاید چون در فهم جایگاه مذهب در میان توده ها ناتوان ماند. حالا یک حزب محافظه کار مذهبی بر سر کار آمده و شعار خود را زنده کردن میراث فرهنگی و هویتی کهن سرزمین هند قرار داده است. مودی تمدن هندی را کم از تمدن غربی نمی داند و بازخوانی فرهنگ و سنت های دیرینه جامعه هند در گفتمانی نوین را در دستور کار دارد. همین می تواند پایه دیپلماسی فرهنگی هند در عرصه بین المللی نیز باشد. همراهی و همنوایی دولت پیشین با خواسته های قدرت های غربی در موضوعات بین المللی، تا جایی پیش رفته بود که بسیاری از احزاب چپ و ملی گرا، دولت را به دست نشاندگی متهم می کردند. در میان آنانی که به بی. جی. پی. رای داده اند، کم نبوده اند هندیانی که احیای هویت ملی برای کسب استقلال در عرصه سیاست خارجی را خواستار شده اند. این روزها بار دیگر اصطلاح "سواراج" (استقلال) در گوشه و کنار هند به گوش می خورد. میراث ماندگار گاندی و نهرو برای پاسداشت استقلال هند در برابر قدرت های بزرگ جهانی، بار دیگر از سیاستمداران امروز هند طلب می شود. این استقلال می تواند در سه سطح به نمایش درآید؛ در میان همسایگان، هند همواره تلاش نموده است تا قدرت برتر باشد و هژمونی خود را حفظ کند. برای همین است که رهبران کشورهای عضو پیمان سارک، همگی به دهلی نو دعوت شدند تا شاهد آغاز به کار دولت تازه در هند باشند. در میان آنان، سه رهبر مسلمان بودند: شیخ حسینه از بنگلادش، حامد کرزای از افغانستان و نواز شریف از پاکستان. دعوت از آنان، می تواند تلاشی برای خط کشیدن بر موضع تندروانه برخی احزاب و سیاستمداران هندو در برابر مسلمانان تفسیر شود. و البته این به معنای عقب نشینی از مواضع پیشین هند در حوزه ژئوپلیتیک نیست. بی. جی. پی. در مانیفست تازه خود رسما کشمیر را "جزء جدایی ناپذیر اتحادیه هند" خوانده و خواهان به روز شدن دکترین هسته ای این کشور شده است. در سطح قاره ای، هند به دنبال موازنه قدرت است. دولت تازه سر کار آمده، چاره ای ندارد جز آنکه از یک سو با گسترش همکاری ها با ژاپن، روسیه و اعضای آسه آن، موازنه ای میان خود و غول زرد آسیا برپا کند و از سوی دیگر، در غرب قاره کهن، میان رابطه با ایران، کشورهای عرب و اسرائیل، موازنه ای دیگر برپا سازد و سیاست یار اسکندر بودن و دل به دارا داشتن را دنبال نماید. و سرانجام در عرصه بین المللی، رهبران هند جایگاهی نو را برای این کشور خواستارند؛ جایگاهی در شان یکی از ده قدرت اقتصادی برتر جهان. برای بزرگ بودن، باید اسباب بزرگی فراهم آورد و هند به دنبال فراهم آوردن این اسباب است. در سال های آینده، هندی ها از یک سو تلاش خواهند کرد تا گفتمانی نوین مبتنی بر فرهنگ شرقی و میراث معنوی باستانی خود را بیش از گذشته به جهانیان بشناسانند، و از سوی دیگر بر آن خواهند بود تا در حل و فصل موضوعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی جهانی نقشی پررنگ تر بازی کنند. دولت مودی در رسیدن به این اهداف بی تردید با مشکلات و موانع بسیاری روبرو خواهد شد. از اختلافات داخلی درون حزبی گرفته تا رقابت های سیاسی ملی و از دشمنی های دور و نزدیک در سطح بین المللی گرفته تا گرفتاری های اداره کشوری با بیش از ۱.۲ میلیارد نفر جمعیت، همگی راهی پر از سنگلاخ در پیش روی این دولت خواهند ساخت. مواضع تند و تیز برخی سیاستمداران حزب در سال های گذشته نیز می تواند کار را دشوارتر سازد. با اینهمه، دولتی که خواستار رشد اقتصادی باشد، به دنبال تنش و بی ثباتی، چه در درون مرزها و چه بیرون آن، نخواهد بود.
  • مجتبی مقصودی
۰۶
خرداد

برگزاری چهارمین جلسه از

سلسله نشست های اندیشه ورزی درباره ی مدل اسلامی - ایرانی پیشرفت

در انجمن علوم سیاسی ایران  

 

  چهارمین نشست الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، با سخنرانی آقای دکتر حبیب اله فاضلی عضو هیات علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار می شود.

ایشان در این نشست به آسیب شناسی الگوهای پیشرفت و توسعه در ایران بارویکرد مطالعات سیاسی می پردازند.

زمان و مکان  این نشست روز شنبه مورخ 10 خرداد ساعت 17 در محل انجمن علوم سیاسی ایران می باشد.

شرکت در این نشست ها برای عموم آزاد است.

  • مجتبی مقصودی