دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

چکیده مقاله " صلح با دیگری؛ مبنایی برای صلح جهانی"

جمعه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۲۲ ب.ظ

صلح با دیگری؛ مبنایی برای صلح جهانی بازخوانی مولفه­ های صلح بر مبنای رویکردی جماعت­گرایانه

دکتر مجتبی مقصودی1 و دکتر شهاب دلیلی2

چکیده:

بر اساس نظریات کلاسیک لیبرالیستی، مشخصا تا به امروز علت بروز اکثر جنگ ها، رویکرد جهان شمول گرایانه و تعمیمی به هنجارها، ارزش ها و هویت های دیگر جوامع بوده است؛ این نظریات و این رویکردها علیرغم فراگیری با انتقاداتی از سوی جماعت گرایان روبرو شده است. از جمله آن انتقادات می توان به نقد شیوه شناسایی هویت دیگری در نظریه لیبرالیسم اشاره نمود.

برخلاف نظریات کلاسیک که صلح با"خود" و در قالب نگرش فردگرایانه را مبنای صلح جهانی می­ داند، بر اساس رویکرد جماعت­ گرایانه، صلح با "دیگری"، مبنای صلحی کارآمد و پایدار است. در این مسیر نیاز است تا با رویکردی دیالکتیکی نوع مواجهه، شناسایی و فهم دیگری مورد بازبینی قرار گیرد و دیگری را در وضعیت ارزش­های اجتماعی و زمینه­ ی هنجارهای تاریخی وی بشناسیم و از این منظر با وی ارتباط برقرار کرده و مورد ارزیابی قرار دهیم. در این صورت است که می­توان دریافت که چرا آن دیگری از میان کنش های مختلف کنشی خاص را ارجحیت داده و انتخاب می نماید. لذا در این پژوهش تلاش داریم تا با هدف کمک به ادراک برقراری صلحی پایدار، مولفه­ های شناسایی و فهم منصفانه، واقعی و عادلانه ی "دیگری" را مورد مطالعه قرار داده و تشریح نماییم که این عدالت و انصاف در فهم هویت های دیگر چگونه تواند در بطن خویش بسترساز جهانی عاری از تخاصم­ های اجتماعی و منازعات سیاسی ­باشد.

فرضیه این نوشتار بیان می­ دارد که همواره نقطه کانونی شکل­ گیری یک جنگ در «نوع مواجهه فردمحورانه با دیگری» و «نحوه شکل­ گیری زمینه­ مواجهه با دیگری» نهفته است. بر این اساس به نظر می­رسد که در طول تاریخ «نوع مواجهه با دیگری» (رفتار یک کارگزار) و «نحوه شکل گیری زمینه­ ی مواجهه با دیگری» (ساختار) تأثیر به­ سزا و توأمانی بر ایجاد و بروز یک تخاصم و جنگ ایفا می­ کند؛ آنچنان که می­ توان گفت؛ تمامی جنگ­های تاریخ ارزیابی کنش­ها و انتخاب­ های یک "دیگری" بر اساس سلسله ارزش­های "خودی" است و با عدم درک صحیح آن کنش، قدرت­ها به ابزارهای قدرت سخت و نرم هم­چون جنگ، تحریم، ایجاد منطقه ممنوعه پروازی، ایجاد منطقه امن و قطع مراودات دیپلماتیک و کنسولی و... اقدام می­ نمایند.

در نتیجه در راستای زمینه ­سازی صلحی پایدار نیازمند آن هستیم که به مقتضای گسترش ارتباطات و تعمیق اطلاعات، سازوکار شناسایی دیگری را دیگرگونه نماییم و دیگری را در راستای زمینه­ مندی و وضعیت ­مندی خودِ آن دیگری مورد شناسایی قرار دهیم و از بازشناسی، ارزیابی و ارزش­گذاری دیگری بر اساس ارزش­های خودی اجتناب نماییم.   

 

کلیدواژگان؛ صلح، هویت، دیگری، جماعت­گرا، عدالت هویتی

 

1- دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی. تهران. ایران.                                     

2-دانش ­آموخته دکتری اندیشه سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی. واحد تهران مرکزی. تهران. ایران.