دکتر مجتبی مقصودی

دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی


دانشیار رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

نامسیر توسعه و صلح در نظام آموزش عالی در ایران

شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۱۵ ق.ظ

 

 "نامسیر توسعه و صلح در نظام آموزش عالی ایران"

مجتبی مقصودی

ارائه شده به صورت سخنرانی در

اولین همایش ملی " دانشگاه، صلح و توسعه" 

در موسسه آموزش عالی گنبد

 

چکیده:

محتوی، ساختار، عملکرد و برون دادهای نظام آموزش عالی تصویرگر تمام نمای  وضعیت  فرهنگ عمومی و توسعه ملی است.

به جرات می توان ادعا کرد که هیچگاه کارگزاران و دانش آموختگان نظام آموزشی در ایران چون امروز این چنین دچار انفعال، روزمرگی، سرخوردگی و اختگی نبوده است.

این مقاله به دنبال بررسی و پاسخ به این پرسش است که دو مفهوم "توسعه" و "صلح" چه جایگاهی در نظام آموزش عالی و به ویژه رشته های علوم انسانی و اجتماعی با تاکید بر رشته علوم سیاسی دارند.

 این پژوهش مدعی است که وضعیت و محتوای رشته های دانشگاهی و از جمله رشته های علوم  انسانی- اجتماعی و سیاسی با فضای عمومی کشور و وضعیت توسعه نیافتگی و صلح خواهی ملی بهم پیوسته و کاملا شبیه بوده و از یک آبشخور تغذیه می کنند. نهاد آموزش عالی کم و بیش از زایشو تاثیرگذاری باز ایستاده  و اسیر فرمالیسم، تقلیل گرایی و تکلیف گرایی شده است؛ نه پیوند وثیق، عمیق، روزآمد و کارآمدی با توسعه دارد و نه تعلق خاطری جدی و تاثیرگذار نسبت به صلح!  

ایدئولوژی، سیاست زدگی افراطی با قرائت های خاص، حاشیه ماندگی و تولید ادبیات خشونت زا، تعدد مراکز سیاست گذاری و تصمیم گیری، رمقی برای تولید ادبیات، پویایی و گسترش بنیان ها و محتوای آموزشی توسعه محور و صلح گرا باقی نگذارده است؛ توسعه در چهارچوب قرائت های جهان دو قطبی، آنتاگونیستی درون زا محصور مانده و صلح و مدارا، سازش و آشتی، دوستی و شکیبایی و بردباری، گفتگو، گفتگوی انتقادی، خیر عمومی، صلح دموکراتیک و صلح پایدار شادی و نشاط اجتماعی در ادبیات و نظام آموزشی وجهی قابل اعتنا ندارند و بدین لحاظ؛ نظام آموزش عالی با غفلت از آموزش مطالعات صلح، فلسفه وجودی، هدف و مسیر خود را گم کرده است و از انگیزه لازم برای اثربخشی و تاثیر گذاری برخوردار نیست.  

 

کلید واژه ها: نظام آموزش عالی، ایران، توسعه، صلح، ایدئولوژی زدگی، فرمالیسم، تقلیل گرایی و تکلیف گرایی.